ناخدا ماه

سلام ای ناخدای آسمان های شب .

سلام ای مادر ستاره ها .

سلام زیبایی شب .

صبح شده است ای ماه زیبا نمی خواهی به خواب فروبروی ،خورشید منتظر است بتاپد .ستاره ها فقط می خواهند با مادرشان بخوابند .

اگر الان نخوابند نمی توانند آسمان شب را زیبا کنند .الان باید خورشید وبچه هایش ابر ها بیا یند .می دانم که دوست داری شب ها وصبح ها بیدار بمانی وشادی ونشاط مردم را ببینی وخوش حال بشوی .

ولی ای ماه زیبا نوبت خورشید است .

دوست دارم دوست دارم حرف گوش کردنت را .شب آماده ی دیدن تو هستم .

حالا دیگر بچه ستاره ها خوابشان میبرد 

دعایم کنید

یک رمان نوشتم داره برای چاپ میره  

دعا کنید قبول کنند اگه قبول نکنند چی یا از بعضی جاهاش بزنند چی 

ولی دلم روشن ٰٰروشن روشن 

با اینکه سنم کمه ولی رمانم بزرگ ساله .

البته یک خبر خوش هم دارم برای کودکانی که سن کمی دارم قصه ولی هنوز قصم به چاپ نرسیده 

در زمن خواهش می کنم برای یک مریض به خصوصی هم دعا کنیذ 

ممنون میشم وهمچنین سپاس گذارم 

خداحافظ

شعر

شد موسم سبزه تماشا 

برخیز وبیا به سوی صحرا

شعر

سال ها دل طلب جام جم از مامی کرد 

وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد 

همدلی در همه احوال خدا با او بود 

او نمی دیدش واز دور خدایا می کرد

پدر

خوشبختی یعنی این که قلب پدرت بتپد .

بابا یعنی قشنگ ترین کلمه  دنیا که هیچ مترادفی نمی توانید برای آن پیدا کنید.

دست همیشه به معنای آغوش نیست گا هی فقط بمعنای امنیت است فقط امنیت<مثل دست پدر >